شهید محمد علی احصایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ز احصایی کنم من این زمان یاد بمانند ابوا لفضل علمدار دوچشمش زودتر گشتی روانه درون سینه آهی پر شرر داشت سرش از بمب دشمن در هـوا شـد که مانند حسین لب تشنه جان داد بدون چشم با حق کرد دیدار که تا جوید زمحبوبش نشانه زحال اکبر و لیلاخبر داشت بــسوی عــرش اعلــی و خــدا شـــد ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ز احصایی کنم من این زمان یاد بمانند ابوا لفضل علمدار دوچشمش زودتر گشتی روانه درون سینه آهی پر شرر داشت سرش از بمب دشمن در هـوا شـد که مانند حسین لب تشنه جان داد بدون چشم با حق کرد دیدار که تا جوید زمحبوبش نشانه زحال اکبر و لیلاخبر داشت بــسوی عــرش اعلــی و خــدا شـــد ...
شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا منعمی بار سفر بست دل مادر ز داغش غرق خون شد به هر گل می رسد می بوید او را همی گـوید خدایـا منـعمم کـــو پدر از بار هجرش پشت بشکست چو لیلا سر به صحرای جنون شد به هر جا می رود می جوید او را چــراغ خانــه شمع خـلوتم کـــو ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا منعمی بار سفر بست دل مادر ز داغش غرق خون شد به هر گل می رسد می بوید او را همی گـوید خدایـا منـعمم کـــو پدر از بار هجرش پشت بشکست چو لیلا سر به صحرای جنون شد به هر جا می رود می جوید او را چــراغ خانــه شمع خـلوتم کـــو ...
شهدا سال 65 -دست نوشته ای از شهید علیرضا بخش پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
آری! سکوت مرگبار همه جا را فرا گرفته و من تنها در سنگر نشستهام و زمین و آسمان غمآلود را نگاه میکنم. ابرهای سپید و سیاه جلوی نور خورشید را گرفته و همه جا را تاریک کرده و من تنها در سنگر نشستهام و در فکر مادر، پدر، برادر، خواهران و دوستانم هستم که الان آنها در کجا و من در کجا. آری! بغض در گلویم حلقه زده و نمیدانم از غم زندگی چه بنویسم و دستم، یاریم نمیکند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
آری! سکوت مرگبار همه جا را فرا گرفته و من تنها در سنگر نشستهام و زمین و آسمان غمآلود را نگاه میکنم. ابرهای سپید و سیاه جلوی نور خورشید را گرفته و همه جا را تاریک کرده و من تنها در سنگر نشستهام و در فکر مادر، پدر، برادر، خواهران و دوستانم هستم که الان آنها در کجا و من در کجا. آری! بغض در گلویم حلقه زده و نمیدانم از غم زندگی چه بنویسم و دستم، یاریم نمیکند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسن ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ستاره زندگی حسن در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۲ در آسمان روستای خواجه جمالی از توابع نیریز و در خانوادهای مذهبی درخشید. الفبای زندگی را با فراگرفتن آموزشهای اولیه در کانون گرم خانواده آموخت و بعد از گذشت ۷ بهار از عمرش، برای تکمیل آنها دبستان وقار روستا را انتخاب کرد و وارد دنیای علم و دانش شد. امّا کمبود امکانات و مشکلات دیگر او را از ادامه تحصیل منصرف کرد. هنگامیکه خورشید پرفروغ انقلاب اسلامی در اُفق خونگرفته ایران تابیدن گرفت....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ستاره زندگی حسن در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۲ در آسمان روستای خواجه جمالی از توابع نیریز و در خانوادهای مذهبی درخشید. الفبای زندگی را با فراگرفتن آموزشهای اولیه در کانون گرم خانواده آموخت و بعد از گذشت ۷ بهار از عمرش، برای تکمیل آنها دبستان وقار روستا را انتخاب کرد و وارد دنیای علم و دانش شد. امّا کمبود امکانات و مشکلات دیگر او را از ادامه تحصیل منصرف کرد. هنگامیکه خورشید پرفروغ انقلاب اسلامی در اُفق خونگرفته ایران تابیدن گرفت....
وصیتنامه شهید محمود طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمود طاهري »
هو العزیز انا لله وانا الیه الله راجعون به نام الله خالق جهان و درود بر محمد(ص) خاتم پیامبران و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین. سلام و درود بر نائب بر حق صاحبالزمان(عج)، منجی مستضعفان جهان و در هم کوبنده کاخ ستمگران و مستکبرین، امام خمینی مدظلهالعالی. و درود بر تمامی شهدای راه الله، در این لحظه شکوهمند و افتخار آفرین در جبهه نبرد حق علیه باطل که احتمالاً لحظات آخر عمر خود را سپری میکنم؛ خوشحال و مسرورم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمود طاهري »
هو العزیز انا لله وانا الیه الله راجعون به نام الله خالق جهان و درود بر محمد(ص) خاتم پیامبران و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین. سلام و درود بر نائب بر حق صاحبالزمان(عج)، منجی مستضعفان جهان و در هم کوبنده کاخ ستمگران و مستکبرین، امام خمینی مدظلهالعالی. و درود بر تمامی شهدای راه الله، در این لحظه شکوهمند و افتخار آفرین در جبهه نبرد حق علیه باطل که احتمالاً لحظات آخر عمر خود را سپری میکنم؛ خوشحال و مسرورم....
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید علی شیر آبیار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
علی شیرآبیار فرزند غلامحسین، 19/4/1328در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای سنگرویه از بخش کوه پنج سیرجان، بدنیا آمد. خانوادهاش بخاطر علاقه فراوانی که به امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند، نام اورا علی نهادند. تقید پدر و مادر به اصول و مبانی اسلام، وی را فردی مؤمن و دوستدار دین و مذهب تشیع بار آورد. کمبود تسهیلات و امکانات تحصیلی در روستای محل زندگیش، اورا از نعمت تحصیل محروم نمود. برای همراهی با خانواده و کاستن مشکلات آنها، ابتدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
علی شیرآبیار فرزند غلامحسین، 19/4/1328در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای سنگرویه از بخش کوه پنج سیرجان، بدنیا آمد. خانوادهاش بخاطر علاقه فراوانی که به امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند، نام اورا علی نهادند. تقید پدر و مادر به اصول و مبانی اسلام، وی را فردی مؤمن و دوستدار دین و مذهب تشیع بار آورد. کمبود تسهیلات و امکانات تحصیلی در روستای محل زندگیش، اورا از نعمت تحصیل محروم نمود. برای همراهی با خانواده و کاستن مشکلات آنها، ابتدا...
زندگینامه شهید محمود طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمود طاهري »
مست از می ناب بود و عاشق سوختن و نورافشانی کردن؛ همچون شمع در محفل عاشقان آب شدن و راه نمودن. سال 1318 در خانوادهای بیبضاعت اما مملو از ایمان و یقین به مکتب نورانی اسلام و اهلبیت(ع) به دنیا آمد. پدر که شغلاش ژاندارم بود، اورا محمود نامیده و در هجرت از شهری به شهر دیگر به همراه خود میبرد. سال اول دبستان را در استهبان شروع کرد و توانست در کنار کار کردن و کمک به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمود طاهري »
مست از می ناب بود و عاشق سوختن و نورافشانی کردن؛ همچون شمع در محفل عاشقان آب شدن و راه نمودن. سال 1318 در خانوادهای بیبضاعت اما مملو از ایمان و یقین به مکتب نورانی اسلام و اهلبیت(ع) به دنیا آمد. پدر که شغلاش ژاندارم بود، اورا محمود نامیده و در هجرت از شهری به شهر دیگر به همراه خود میبرد. سال اول دبستان را در استهبان شروع کرد و توانست در کنار کار کردن و کمک به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن رسایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صفر علی زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسبوکار راهی کویت شد و از طریق کویت بهسوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسبوکار راهی کویت شد و از طریق کویت بهسوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...